<no title>

مامان جان دیگه شیر خودمو به سختی و توی خواب میخوری همش شیر خشک آخه مامان این رسمشه من خیلی ناراحتم دوست دارم حداقل تا 6 ماهگی شیرمو بخوری .

الان هم که داری صداهای قشنگ از خودت در می یاری الهی قربون صدات برم

شبها هم که تو نینی لالا و روی تخت خودمون میخوابی دلم نمی یاد از خودم جدات کنم و توی گهوارت بخوابونمت چیکار کنم وقتی تو نینی لالا جا نشی همین الان هم از توش سر میخوری و می یای بیرون اون روز من توی آشپزخانه بودم اومدم دیدیم نزدیک بود بیفتی از ترس مردم دیگه نمیشه تو روز تو نینی لالا بخوابونمت خیلی نینی لالا کاربرد داشت البته خدا رو شکر که بزرگ شدی عزیزدلم دوستت دارم .

در ضمن عادت خوابت هم مثل بابائی هست و تا پستونک میزارم دهانت یا دستمو میگیری و روی صورتت میزاری و چشماتو میبندی یا سریع دستتو میزاری روی چشمات یا اگه بغلم باشی سرتو برمیگردونی به طرف پائین تا تاریک بشه

دیگه کاملا با هات که حرف میزنیم برمیگردی و نگامون میکنی و میخندی .

مامانی خیلی ناراحتم که هنوز مجبورم موقع خواب قنداقت کنم ولی چه کنم که نمیخوابی عوضش صبحها که بیدار میشه اول یه کش حسابی می یائی بعد هم که سلامت میکنم کلی برام میخندی جال اینه که همیشه هم پاهات از قنداق زده بیرون خب بزرگ شدی ماشااله فدات شم .

عصرها هم که اصلا روی زمین نمیخوابی همش دلت میخوای بغلت کنم و بگردونمت تا همه جار رو نگاه کنی راستی عاشقه آینه هستی وقتی خودتو میبینی حتی اگه گریه میکردی آروم میشی و میخندی

مامانی دوستت دارم تا بینهایت از خدا برات سلامتی کامل و 120 سال عمر با عزت و سربلندی و موفقیت میخوام